بعد از مدت ها تصمیم گرفتم بنویسم . خواستار وصل شدن به لحظ ی حال هستم . به وبلاگ باد صبا خوش آمدی .
نوشتن در وبلاگ دیگه مثل نوشتم صفحات صبحگاهی نیست که هر چیزی از ذهن گذشت یادداشت شود . اینجا اون درس های ناب که در لابه لای برگه های که از تجربیات هر روز م می نویسم یادداشت می کنم .
پست اول وبلاگ رو با شعری از احمد شاملو شروع کنم یا معرفی کتاب...
اول معرفی کتاب .... کتابی رو معرفی می کنم که باعث شد یک سفر به درونم داشته باشم a journey into my self و بنویسم علاقه ی مدفون شده همیشگی ام .
نام کتاب : راه هنرمند . نوشته جولیا کامرون . ترجمه گیتی خوشدل . انتشارات پیکان .
من خودم هم اصلا اهل کتابهای روانشناسی نبودم دو جمله رو می خوندم با خودم میگفتم آره تو راست میگیرم و کتاب رو مینداختم یک گوشه .
اما هر اندیشه نیکو . هر راه هنرمند هدایتی ست از جانب خدا. نوری است از جانب خالق درونمان. کافی ست آرام تر باشیم . صبر کنیم و پذیرا باشیم.
(پست اول است یکم طول میکشد تا یخم باز شه ... )
پایان پست اول با شعری زیا از زنده یاد احمد شاملو...
روزی ما دوباره کبوتر هایمان را پیدا خواهیم کرد و مهربانی دست زیبایی را خواهد گرفت.
روزی که کمترین سرودبوسه است
و هر انسانبرای هر انسان برادری است
روزی که دیگر درهای خانه شان را نمی بندند قفل افسانه یی ست
وقلب برای زندگی بس است.
روزی که معنای هر سخن دوست داشتن است تا تو به خاطر آخرین حرف دنبال سخن نگردی.
روزی که آهنگ هر حرف زندگی ست تا من به خاطر آخرین شعر رنج جست و جوی قافیه نبرم.
روزی که هر لب ترانه یی ست تا کمترین سرود ، بوسه باشد.
روزی که تو بیایی برای همیشه بیایی و مهربانی با زیبایی یکسان شود.
روزی که ما دوباره برای کبوترهایمان دانه بریزیم . . .
و من آن روز را انتظار می کشم
حتی روزی که دیگر نباشم
آخرین حرف هم لینک خرید کتاب راه هنرمند. تنها تضمینی که می تونم بدم این هست که این کتاب یک خودآگاهی عمیق میدهد...